به بهانه روز چهارم هفته صرفه جویی در مصرف آب: آب ، محیط زیست و سلامت همگانی
شکی نیست که هیچ انسان عاقلی دانسته و عامدانه دست به نابودی هیچ جانور زنده ای نمی زند و حیات معصومانه جانداری را به رنج مرگ و بیماری آغشته نمی کند.
شاید تعداد کسانی که حاضر باشند با تفنگی پر به غزال جوان زیبایی در حال چرا در کنار مادرش شلیک کنند، بسیار معدود باشد؛ اما تبدیل شدن به خطری جدی برای طبیعت، ساده تر از آن چیزی است که ما تصور می کنیم...
خود را به جای ماهی کوچکی بگذارید که در آغاز صبحی دیگر از زندگی اش آوار مصیبت بر سرش سایه انداخته، از یک سو تانکری در تاریکی شب با رشته ی نامهربان خود فاضلاب صنعتی کشنده ای را در محیط زندگی اش تخلیه کرده ، شاید به این امید واهی که رودخانه در حال گذر است و حجم آبی که دارد زیادتر از آن است که کل رود آلوده شود!!!!؛ کامیونی دیگر ساعاتی بعد در بستر زیبای رودخانه تلی از نخاله های ساختمانی را سرازیر می کند و با تنگ کردن بستر رودخانه ، گلوی رود را می فشارد و چه بسا در هنگام تخلیه جانورانی در آب زیر این آوار جان می دهند؛ انسانهایی بی ملاحظه که بعد از یک روز تعطیل و لذت بردن از زیبایی و آرامش طبیعت ، در هنگام بازگشت به جای قدردانی از این نعمت الهی، هر آنچه نخاله دارند در کنار و حتی دامان رود رها می کنند ، بطری ها و پلاستیک هایی که هزاران سال میهمان ناخوانده طبیعت خواهند شد ، خراشهایی خونین بر چهره طبیعت، اجزایی کشنده و مرگبار برای جانداران بازیگوشی که از بخت بد بخشی از آن را بلعیده و به مرگی دردناک برای همیشه خواهند خفت...
این سرگذشت کوتاه و تلخ رودی است با تنها گوشه ای از هزاران خطری که از سوی ما انسانها تهدیدش می کند...
هدیه طبیعت به ما
هدیه ما به طبیعت!!!!