بر اساس تعریف (Grey and Sadoff, 2007) امنیت آب عبارت است از «یک کمیت و کیفیت قابلقبول از آب برای سلامت، معیشت، تولید قابلقبول و اکوسیستم همراه با سطح مورد قبولی از خطرات آب برای مردم، محیطزیست و اقتصاد» .
در حالت ایده آل، تخصیص آب بایستی از نظر اقتصادی، کارآمد و از نظر فنی، عملی و همچنین ازنظر اجتماعی، عادلانه باشد. مجمع جهانی اقتصاد مشکل امنیت آب، غذا و انرژی را بدینصورت بیان میکند که سرعتبالای افزایش جمعیت و رشد اقتصادی باعث فشارهای غیرقابلتحمل بر منابع است.انتظار برآن است که در دو دهه آینده تقاضا برای آب ،انرژی و مواد غذایی 30 تا 50% افزایش یابد، درحالیکه نابرابریهای اقتصادی و تشویق به پاسخ کوتاهمدت در تولید و مصرف باعث تضعیف در پایداری درازمدت میشود. کمبود منابع میتواند بیثباتی اجتماعی و سیاسی، درگیری ژئوپلیتیک و آسیبهای زیستمحیطی جبرانناپذیری به وجود آورد.
مفهوم آب انرژی مواد غذایی (WEF) در جامعه بینالمللی در پاسخ به تغییرات آبوهوا و تغییرات اجتماعی از جمله رشد جمعیت، جهانیشدن، رشد اقتصادی، شهرنشینی رشد نابرابری و نارضایتی اجتماعی پدید آمده است (Hoff, 2011). همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است ،رویکرد پیوند آب، انرژی و غذا یک چشمانداز کلی از پایداری است که تلاش میکند تا تعادل میان اهداف مختلف، منافع و نیازهای مردم و محیطزیست برقرار سازد. قطعاًتمرکز بر روی یکی از بخشهای ارتباط آب، انرژی و مواد غذایی بدون در نظر گرفتن روابط بین آنها خطرات جدی و عواقب ناخواسته را بدنبال خواهد داشت (World Economic, 2011; hoff, 2011).
در کشور ما رشد فزاینده مصرف آب ، انرژی و غذا از یکسو و مدیریت گسسته و جزیره ای ، قیمت پایین آب و انرژی، ضعف در ترسیم الگوی کشت متناسب ،جانمائی نامناسب مراکز مصرف صنعتی ، تخصیص آب و انرژی به مصارف با ارزش افزوده کمتر، سیاستهای نامطلوب واردات و صادرات با کم توجهی به آب مجازی و ردپای آب و نظایر آن از سوی دیگر، پیوند این سه مولفه را مختل نموده و اعتقاد برآن است در غیاب مدیریت یکپارچه و توامان این سه آیتم، در آینده امنیت آب ، غذا و انرژی ما با بحرانهای جدی و گاهاً غیر قابل برگشت مواجه خواهد شد.