شاید تا چند دهه پیش کسی فکر نمیکرد که روزی آب به بزرگترین دغدغهی بشری تبدیل شود. انسان در روزگار صنعتی و فراصنعتی آب را ابزار و وسیلهای قرار داد تا انواع فلزات معدنی و نفت و مشتقات آن را استخراج و ابزارهای صنعتی پرسود را تولید کند. در نظام سرمایهداری حاکم بر جهان، آب بهایی نداشت و تمامی مهندسان و زراندوزان به دنبال تولید محصولاتی بودند که جیبهای آنها را پر کند.
پیشرفت علم پزشکی و بهداشت، رشد تصاعدی جمعیت و شهرنشینی را در پی داشت. از سویی فرارسیدن عصر صنعتی و ایجاد کارخانهها و کارگاههای متعدد همه و همه مصرف بیرویه و سرسامآور آب را در بخشهای کشاورزی، شرب و صنعتی در پی داشت. منابع آب جهان محدود بود و مصرف آن بیحساب و کتاب. نوع رفتار جدید انسان با طبیعت موجب مرگ و انقراض گونههای مختلف جانوری و گیاهی را شد و گرم شدن زمین نیز تحفهی دیگر عقل ابزاری حاکم بر جهان بود. افزایش بیرویهی استفاده از سموم شیمیایی در بخش کشاورزی، توسعهی سیستم لولهکشی شهری در تمامی نقاط شهری و روستایی جهان، تاسیس کارخانهها و کارگاههای صنعتی با کاربریهای مختلف، ایجاد بیمارستانها و مراکز بهداشتی عفونی بسیار، ایجاد تاسیسات هستهای و ... که آب را با انواع مواد دیگر وارد سیستمهای فاضلابی، حریم رودخانهها و دریاها و بستر خاک میکرد؛ منابع آب را محدود، آلوده و غیر قابل استفاده میکند.
انسان در طی دو سدهی اخیر چنان بلایی بر سر حیاتیترین مادهی بشر آورده که حیات خود و زیستگاهش را با خطر جدی مواجه کرده است. همگان معتقدند که اگر قرن بیستم جنگ بر سر نفت بود قرن بیست و یکم جنگ بر سر آب و منابع سرشار و پاک آن است. طبق آمار سازمان ملل متحد، در سال 2025 میلادی؛ 83درصد افراد شهرنشین آب کافی برای مصرف نخواهند داشت و کشور ما نیز که در منطقهی خشک و نیمهخشک واقع شده تا سال 1425 شمسی با مشکل شدید کمآبی مواجه خواهد شد.
برای احیاء منابع آب و توانایی استفادهی بهینه از انواع آبهای موجود، نیازمند عزمی جهانی در سطح دولتها، شرکتها و مردم هستیم. این مهم نیاز به یک همدلی در سطح کلان دارد. آموزش، اطلاعرسانی و فرهنگسازی کلید حل آن است به شرطی که نظامهای کلان جهانی نیز در این مسیر حرکت کنند. امروز اصلیترین خطر جامعهی بشری نه جنگهای هستهای -که چارهای دارد و محدود به چند کشور است- بلکه خطر مرگ زیستکرهی زمین است. طبیعت همانطور که مدتهاست در مقابل رفتار مستبدانهی بشر مقاومت کرده، در وقت لزوم برخورد قهری خود را نشان خواهد داد و این خطری است که در گسترهی کرهی زمین رخ خواهد داد و نجات از آن کار دشواری است.
بدون شک برای رهایی از این بحران نیازمند یک انقلاب در سبک زندگی و تغییر نگرش در میان دولتها هستیم. امروز مهمترین هدف تمامی دولتها، شرکتها، دانشمندان، سرمایهگذاران و جامعه باید توسعهی پایدار باشد. ایجاد هر واحد صنعتی و یا نظارت بر ادامه و تمدید هر واحد تولیدی باید منحصر به این ویژگی باشد که آیا در راستای توسعهی پایدار است یا خیر؟ در بخش کشاورزی نظارت بر سموم شیمیایی مورد استفاده از اهم واجبات است. تفکیک آب شرب از آب شستشوی شهری امری واجب است. تمامی ارکان بالا از رئیسجمهور گرفته تا کودکی که پای به مدرسه گذاشته باید در مسیری گام بردارد که موجب احیاء منابع آب و حفظ طبیعت باشد. در این میان ایجاد سیستمهای کلان و اصولی برای استفاده و بازچرخانی آب به اصلیترین دغدغهی کشورها مبدل شده و امروز بخش بزرگی از آب موجود در جهان به پساب تبدیل میشود.
اهمیت پساب در مدیریت منابع آب و توسعهی پایدار در سطح جهانی بقدری است که بخش آب سازمان ملل متحد شعار روز جهانی آب (دوم فروردین مصادف با 22 مارس) را در سال 2017 "پساب، طلای خاکستری" اعلام کرد. در چند دههی اخیر استفاده از پسابهای شهری به عنوان یک منبع آب جایگزین در اقصی نقاط کشور افزایش یافته است. تصفیهی فاضلابهای تولیدی در مناطق شهری، کشاورزی و صنعتی به آب با کیفیت مطلوب جهت استفاده در امور دیگر موجب صرفهجویی کلان در هزینههای بخش منابع آبی، حفاظت محیطزیست و توسعهی پایدار است. امروز آبیاری محصولات کشاورزی با فاضلابهای تصفیه شده در بسیاری از مناطق خشک و نیمهخشک مورد توجه قرار گرفته و وقتی اهمیت این موضوع برای ما عیان میشود که به یادآوریم بیش از هفتاد درصد منابع آبی کشور در بخش کشاورزی و از منابع بیبدیل آبهای زیرزمینی تامین میشود. پساب با داشتن مواد غذاییای همچون نیتروژن و فسفر بر رشد گیاه و کنترل آلودگی تاثیرگذار است و میتواند در صرفهجویی و عدم استفادهی بیرویهی منابع آب زیرزمینی کشور موثر باشد.
پژوهشهای انجام یافته طی سالهای گذشته در حوزهی توسعهی پایدار و مدیریت آب به جایی رسیده است که از پسابهای تصفیه شده حتی در مصارف شهری، صنعتی، تغذیهی آبهایزیرزمینی و پرورش آبزیان نیز استفاده میشود. همانطور که اشاره شد استفاده از پساب در بخش کشاورزی برای کشور ما که رشد بیرویهی باغها و زمینهای کشاورزی و حفر چاههای غیرمجاز رواج دارد و موجب خشک شدن دریاچهها و پایین رفتن سطح سفرههای زیرزمینی و ذخایر سدها شده میتواند گامی بزرگ در صرفهجویی و مدیرین منابع آب باشد. در مصارف شهری نیز میتوان از پساب، این طلای خاکستری در آبیاری فضای سبز و معابر شهری کارواشها، آبنماها، فلاشتانکها، اطفاء حریق و ساخت و سازها مثل تولید بتن و ...مورد استفاده قرار گیرد. پساب در مصارف صنعتی نیز میتواند در سیستمهای خنککننده، بویلرهای صنعتی و انواع فرایندهای صنعتی بهکار رود. همچنین در تغذیهی مصنوعی آبهای زیرزمینی نیز کاربرد دارد.
بدون شک استفاده از پسابها برای کشوری چون ایران که تشنهی آب است حکم طلای خاکستری را دارد. این امر میتواند گامی بزرگ در مدیریت منابع آب، نجات طبیعت و توسعهی پایدار در آیندهی کشور باشد. برای این امر نگاه بلندمدت و همکاری دولت و مجلس در تخصیص بودجه و حمایت از گسترش استفاده از پسابها در بخشهای مختلف بخصوص مصارف کشاورزی امری حیاتی است. در سطح میانی روی آوردن بخشهای دانشگاهی و سرمایهگذاران برای تولید علم و ایجاد ساختارهای تولید فاضلابهای تصفیهشده و انتقال آن برای مصارف مختلف بسیار ضروری است. و در پایان ایجاد نگرش و یک سبک زندگی در میان مردم و کشاورزان و آگاهی از اهمیت وضعیت آب در کشور و نقش آن در حیات آیندهی کشور میتواند راهکاری کلان و پایدار برای آیندهای با افقهای زندگی سالم و پایدار باشد.